محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

معجزه مامان و بابایی

روزهای سخت و شیرین

گل زندگی من...میدونم تو دل منی و خبر داری مامانی چه جوری داره این ثانیه ها رو میگذرونه.... هفته پیش خیلی ترسیدم از اینک از دستت بدم...یه هفته مطلق استراحت کردم..تا جون بگیری تو دلم...رفتم سونو...صدای قلبتو کمتر از یک ثانیه شنیدم...کلی گریه کردم از استرس و خوشحالی  که قلب کوچیکت تشکیل شده...خودتو هنوز ندیدم...هرچند الان اندازه یه لوبیا باید باشی! نفس مامان...این روزا اگه برات کمتر می نویسم...بخاطر اینه که نمی خوام حال بدمو ثبت کنم...حسابی مامانی را ریختی بهم...بابایی کلی از دستت ناراحت شده تو این یه هفته...ولی میگه ماشالا چه قوی هستی که مامانی را انداختی زمین!! تو این روزا مامان پری مهربون هرروز میاد و ازم مواقبت میکنه....از من و ا...
16 بهمن 1391

ني ني 7 هفته اي من

ني ني کوچولوي من شما الان 7 هفته و دوروزه که تو دل ماماني..البته اين تاريخ سن دقيق شما نيست ها روزاي با تو بودنمو هر روز ميشمرم...هرچند حالم اينقدر بده که دوست دارم زود بگذره ...بيشتر از همه دوست دارم زودي ببينمت..راستشو بخواي هنوزم در وجودت ..در اين معجزه خدا يه کم شک دارم..که البته بخاطر استرس شماست گل من... بابايي خيلي مواظبمه...بابايي شما خيلي مهربونه....ديگه به من ميگه ماماني...بعدش باز ميگه يعني واقعا مامان شدي؟؟؟؟؟؟؟؟ طفلي هنوز درگيره..ولي همش حواسش هست که مراقب من و شما باشه.... نفس مامان تروخدا محکم تو دلم بچسب و رشد کن
3 بهمن 1391

علايم مامان شدن من

نفس ماماني...ديگه کم کم داري خودتو با علايمت نشون ميدي ها....ماماني خواب آلوده شده...بي حوصله است...صبحا حال تهوع داره بدجوووووووووور... هر وقت باورم نميشه که مامان شدم با اين علايم خيالم راحت ميشه...هر وقت حالم بد ميشه تا به بودن تو فک ميکنم حالم خوب ميشه...کاشکي اين دوهفته زود بگذره تا ماماني صداي قلبتو بشنوه و خيالش راحت بشه.... بهترينم ماماني را اذيت نکني ها...قول بده ني ني خوبي باشي تو دلم.... براي تو نفس ميکشم...عزيزترينم
2 بهمن 1391
1